اصغر طاهرزاده اصفهانی، استاد عرفان اسلامی در نشست علمی «ابعاد تمدنی پیادهروی زیارت اربعین» که دوشنبهشب در تالار شیخ طبرسی حرم رضوی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، اظهار کرد: امام خمینی(رحمة الله علیه) در رابطه با سیاسی و تمدن ساز بودن عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) جملات فراوانی به جامعه اسلامی ارائه کرده است. ایشان به ظرفیت عزاداری امام حسين(علیه السلام) نظر دارند که چگونه در این عزاداریها و زیارتها قلوب متحد میشوند و این امر با رخداد اربعینی این سالها به اوج خود رسیده است.
وی ادامه داد: رخداد اربعینی سالهای اخیر توانسته است جمع بین زیارت امام حسين(علیه السلام) و ثواب آن زیارت در اربعین و ثواب آن به صورت پیاده روی را جمع کند تا حادثهای تاریخی بیافریند و تشیع را به بلوکی خاص، یعنی بلوکی ماوراء مرزهای ملیتی تبدیل سازد و تشیع را متوجه مشترکات فرا ملیتیاش کند؛ در رخداد اربعینی سالهای اخیر، انقلاب اسلامی از مرز ایران فراتر رفته است تا جهان اسلام به آرمان اصلی انقلاب اسلامی که اتحاد جهان اسلام است، نزدیک شود.
طاهرزاده اصفهانی ادامه داد: برای آنکه متوجه حضور تاریخی خود از جنس اربعین در آینده باشیم، نیاز به عقلی خاص داریم و آن عقلی است که متوجه روح زمانه باشد. ضرورت تاریخی که ما به فهم آن بسیار نیاز داریم با درک زمان و امکانهای آن فهمیده میشود.
وی با اشاره به حدیثی از امام صادق(علیه السلام) که فرموده است: «کسی که آن حضرت را پیاده زیارت کند، خداوند به هر قدمی که بر میدارد، حسنهای برایش نوشته و یک گناه از او محو میفرماید و یک درجه مرتبهاش را بالا میبرد»، تصریح کرد: سؤال کننده از ثواب زیارت امام حسين(علیه السلام) میپرسد و حضرت صحبت از زیارت با پای پیاده را به میان میآورد. در جایی دیگر داریم برای هر قدمی که برای آن زیارت برمی دارد، مانند کسی است که با خون خود در راه خدا شهید شده است.
استاد عرفان اسلامی ادامه داد: رخداد اربعینی سالهای اخیر، امکان حضور در تاریخی دیگر را برای ما ظاهر مینماید؛ حضور تاریخی که از آن طریق با اصحاب اباعبدالله(علیه السلام) هم احساس شد، احساسی فرا تاریخی. البته این از آن جهت که باید ماورای عقل مدرن به موضوعی رسیدگی کرد که فعلاً در حال تولد است، کار آسانی نیست.
وی خاطرنشان کرد: بدون درک زمانه، هیچ قدمی به سوی آیندۀ خود، نمیتوان برداشت و رخداد اربعین در این تاریخ، نظر به زمانی است که میتوانیم با قرار گرفتن در آن، سرنوشت خود را از بند غرب آزاد کنیم و پایان یافتگی غرب را نشان دهیم که این همان تاریخ سست شدن عهد انسان با سکولاریته و اقامۀ رابطۀ انسان با خداست؛ زیرا با رخداد اربعین در این تاریخ، اعتراض انسان به اومانیسم و به تقلیل گوهر آدمی، شروع شده است و چیزی در انسان این تاریخ رخ داده و بر هستی او حاکم شده که دیگر نمیتواند در تاریخی زندگی کند که قوام آن را اومانیسم شکل داده باشد.
طاهرزاده اصفهانی بیان کرد: همان طور که در سنن الهی قرار داریم، اگر از حضور خود در آن سنن آگاه شویم راه آینده نسبت به آن سنن در مقابل ما گشوده میشود. به همین معنا باید متوجه باشیم ما در تاریخی هستیم که اربعین به صورتی خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در این رخداد آگاه شویم و صبر پیشه کنیم، راه آینده تاریخ ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و دیگر در توهمات بشر غربزده قدم نخواهیم زد.
وی افزود: با توجه به آیات قرآن باید متوجه بود تحولات تاریخی ابتدا در دلها رخ میدهد و از این جهت دلها دگرگون و خواستنها عوض میشود؛ زیرا دلها متأثر از ارادۀ خاص حضرت حق در دوران خود میباشند. وظیفۀ اندیشمندان، که آنها نیز از تجلیات ارادۀ الهی متاثرند، متذکر کردن انسانها در راستای ارادۀ الهی است تا سستی و تنبلی و امیال نفس اماره، مردمان را از تجلیات الهی محروم نکند.
طاهرزاده اصفهانی گفت: هرکس که در تاریخ خود، اندیشمندانه به مردم خدمت کرد به آن جهت بود که متوجه عقلی شد که در آن زمان ظهور کرده و متواضعانه به آن عقل گوش سپرد و اگر در تاریخ فلسفه به زمانهایی برخورد می کنیم که فلسفه دارای شکفتگی و تازگی است؛ زمانهایی است که اندیشمندان به زندگی مردمان نظر داشتند و محدود به مفاهیم انتزاعی نبودند، بلکه رسولان این پرسش بودند.
وی ادامه داد: در تاریخی قرار داریم که نه تاریخ تجدد است و نه تاریخ گذشتهای که پشت سر گذارده ایم. از یک طرف نمیخواهیم در اکنونی باشیم که متعلق بین تجدد و دوران گذشته است و از طرف دیگر به جهت تعلقی که به تجدد داریم، گشودگی آیندهای را که با انقلاب اسلامی و حرکت اربعینی شروع شده است، جدی نمیگیریم و این درد دوران ما است که تنها با درک گذشتۀ خود و توجه به امکاناتی که با انقلاب اسلامی برای آیندۀ ما رقم خورده، می توانیم از این درد آزاد شویم.
طاهرزاده اصفهانی با بیان اینکه زندگی در سایه تجدد ما را گرفتار انواع گسستگیها کرده است، افزود: اگر هزار سال هم برای تحقق تجدد در جهان اسلام تلاش کنیم، باز هزار سال ناظر گسستگی بین علم و فرهنگ و دیانت خود هستیم؛ مگر آنکه به خود آییم و به خود برگردیم و روح تاریخ خود را در متن انقلاب اسلامی با آنچه در رخداد اربعینی تجربه میکنیم، به فعلیت در آوریم؛ زیرا ما با توجه به تاریخ و فرهنگ خود تنها با معارف عرفانی امام(رحمة الله علیه) و سیره امامان به خصوص امام حسين(علیهم السلام) میتوانیم خود را بشناسیم و به انسجامی که هر جامعه بدان نیاز دارد، دست بیاییم.
وی عنوان کرد: دنیای جدید با نظر به زندگی بیولوژیک آدمیان قوام یافته و آن صورتی است از به کارگیری عقل برای برآوردن نیازهای زیستی، عقل این فرهنگ، عقلی نیست که نظر به حقایق عالم قدس داشته باشد، عقلی است که تمام بشریت را زمینی مینگرد و حاصل این نوع نگاه، جهانی است که ما با آن روبه رو هستیم. آیا معتقدان به اسلام و سیرۀ امامان معصوم(علیهم السلام) به این نتیجه نرسیدهاند که برای عبور از چنین جهانی باید عقل دیگری به صحنه آید، عقلی که نه عقل مفهومی و کلامی است و نه عقل تجدد، عقلی است که نظر به حقیقت دارد و حضرت امام حسين(علیه السلام) ، راه عبور از عقل اموی را در مقابل گشود و امام خمینی(رحمة الله علیه) به کمک سیرۀ امام حسين(علیه السلام) در این تاریخ راهی در مقابل بشریت این دوران گشود که به کمک آن از عقل جزئی تجدد میتوان عبور کرد.
طاهرزاده اصفهانی بیان کرد: انقلابی بودن و وفاداری به انقلاب اسلامی در گرو عهدی است که باید با حقیقت برقرار کرد به همان معنایی که بنیانگذار انقلاب فرموده است. در نگاه امام(رحمة الله علیه) از تاریخی که حقیقت را نسبی میداند عبور می کنیم، ولی از وسعت متفاوت انسانها نسبت به رجوع به حقیقت غافل نمیمانیم و بدین معنا میتوان نظام اسلامی را نظامی مردمی و چندصدایی دانست و در عین نظر به حقیقت، جایگاه افراد و جریانها را تعیین نمود و این آن نحوه اندیشهای است که میتواند مبنای تمدن اسلامی شود.