دکتر جمیله علمالهدی در نشست تخصصی «ضرورت تبارشناسی تحولات تعلیم و تربیت در چارچوب رویکرد انقلابی امام خمینی(رحمة الله علیه)» که در تالار شیخ طبرسی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: اصولاً تا پیش از امام تحولات تربیتی در قالب رویکردهایی مطرح میشود که بر دوگانههای سهگانۀ ملی- بین المللی و تشیع- تسنن و سنتی- مدرن استوار بود؛ ولی امام تحولات را در قالب دو گانۀ اسلام و کفر ملاحظه نمود والبته از الحاد و کفر جنبۀ کلامی آن را مد نظر نداشتند، بلکه جنبهای از کفر که مورد توجه امام هست، استکبار است؛ یعنی امام اسلام و استکبار را رو در رو قرار میدهد. بنابراین بررسی تحولات تربیتی همچون همه تحولات سیاسی و اجتماعی را اگر بخواهیم با رویکرد امام مورد توجه قرار دهیم، باید در قالب دوگانۀ اسلام و استکبار بررسی کنیم.
عضو هیئت مدیرۀ بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی افزود: به نظر میرسد که پس از انقلاب این موضوع مورد غفلت قرار گرفته است. یعنی همچنان در بحث دانشگاهها یا بحث سنت و مدرنیته را مطرح میکنیم و طبقهبندی سنتی - مدرن را در نظر داریم؛ یا طبقهبندی ما ملی - بین المللی است و حتی بحثهای جهانی شدن و جهانی سازی را چه مدافع و چه منتقدش باشیم، از این زاویه نگاه میکنیم.
دکتر علم الهدی با اشاره به اینکه در حوزهها هم هنوز بحث تشیع – تسنن مطرح است، خاطر نشان کرد: در حوزهها همچنان درگیر توسعۀ فقه شیعه هستیم. حتی رشتههای بینالادیانی هم که داریم باز با توجه به بحثهای هویتی همچنان ادامه دارد. ولی این بحث را که امام(رحمة الله علیه) خیلی دقیق مطرح میکردند و اسلام را در مقابل استکبار جهانی قرار میدادند و تقابل را در اینجا میدیدند و خیلی از مسائل دیگری که بعداً در کشور ما پیش آمد و نباید حادث میشد، در مطالعات ما نادیده گرفته شد.
وی افزود: اگر با این زاویه وارد بحث شویم به نظر بنده تحولات تربیتی پیش از انقلاب و همچنین پس از انقلاب، با یکدیگر تفاوت چندانی ندارد. یعنی پیش از انقلاب با موافقت دستگاه حاکمه گرایش استکباری را در تعلیم و تربیت شاهد بودیم و یک هجوم فرهنگی را داشتیم و در مقابل آن هم جریانهای اسلامی خیلی ضعیفی مطرح میشدند. تقریباً چنانکه رینگر هم در تحقیق خود ثابت کرده، در واقع در ماجرای هجوم دانشگاه غربی به سمت ایران، حوزههای علمیه کنار گذاشته شد. برای نمونه رشتههای حقوق، نجوم، فلسفه و ریاضیات از حوزه خارج شد؛ به ویژه بحث قضاوت را که مربوط به حوزههای علمیه بود از این مراکز خارج شد و تنها فقه در حوزهها باقی ماند. از سوی دیگر همۀ این علوم ذیل تفکر غربی قرار گرفت و گسترش داده شد و به کمک دستگاه حکومتی برای آن امکان توزیع قدرت و ثروت گذاشته شد، یعنی فارغالتحصیلان در ادارات و دیوانسالاری مملکت استخدام میشدند و به هر حال با گسترش دانشگاهها، حوزهها کم کم از خیلی از شاخههای علم عقب نشینی کردند.
این استاد دانشگاه ابراز کرد: در وضع مدارس نیز، ارزشهایی که مدارس منتقل میکردند، در حیطۀ تعهد به هیئت حاکمه بود نه ارزشهای تعهد به دین. حتی در بعضی موارد مواضعی که داشتند خلاف احکام دینی بود؛ مانند بیحجابی یا چیزهایی از این قبیل.
وی گفت: پس از انقلاب، اگرچه هیئت حاکمه از انقلابیون هستند ولی همچنان هجمهها ادامه دارد و خیلی در جلوگیری از این هجمه موفق نبودهایم، دلیل آن هم شاید بیشتر وضعیت علوم تربیتی باشد که به شدت تحت تأثیر مبانی تفکر غیر اسلامی قرار دارد و در حوزۀ تربیت اسلامی کارهای نظری گستردهای به چشم نمیخورد؛ البته اقداماتی انجام گرفته است اما هنوز از وضعیت مطلوب فاصله دارد؛ هرچند این اقدامات ادامه دارد.
دکتر علم الهدی در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد: البته تهذیب نفس به دلیل شخصیت خود حضرت امام(رحمة الله علیه)، انقلابیون، علمای بزرگی که در این راه بودند، به ویژه شهدا و آثاری که از آنها منتشر شده، وارد جریان تربیتی شد و پس از انقلاب نسبت به گذشته، بحث تهذیب نفس بسیار متفاوت بود. اما این هم خیلی برنامهریزی شده نبود؛ حوادث جنگ و رویدادهایی از قبیل آن پیش آمد که تهذیب نفس جریانی شتابان گرفت و همچنان ادامه دارد ولی طبق برنامۀ قبلی نبود و خود شخصیت امام(رحمة الله علیه) و پس از آن رهبری و علمای بزرگی چون آیت الله بهجت و دیگران و انتشار این آثار باعث میشد که بحث تهذیب نفس وارد جریان تعلیم و تربیت شود.