نویسنده:   میثم محتاجی     تاریخ نگارش:   1397/06/21     ساعت:   14:47:17
بازدید:   783
 
 
دوم محرم؛ ورود کاروان امام حسین (علیه السلام) به سرزمین کربلا

حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) پس از دریافت نامه های فراوان اهالی كوفه، مبنی بر رفتن آن حضرت به كوفه و بر عهده گرفتن قیام مردمی بر ضد بنی امیه، در آغاز پسر عمویش مسلم بن عقیل را به نمایندگی خویش به آن دیار اعزام كرد...


حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) پس از دریافت نامه های فراوان اهالی كوفه، مبنی بر رفتن آن حضرت به كوفه و بر عهده گرفتن قیام مردمی بر ضد بنی امیه، در آغاز پسر عمویش مسلم بن عقیل را به نمایندگی خویش به آن دیار اعزام كرد و اهالی كوفه، به ویژه شیعیان و محبان اهل بیت(علیهم السلام) از مسلم بن عقیل استقبال شایانی كرده و بیش از 18000 تن با وی بیعت كردند و مسلم بن عقیل پس از وصول اطمینان از صداقت كوفیان، نامه‌ای برای امام حسین(علیه السلام) نوشت و آن حضرت را به كوفه دعوت كرد و امام حسین(علیه السلام) در روز هشتم ذی حجه سال 60 قمری به همراه خانواده و یاران خود عازم كوفه شد. امّا در بین راه، در توقف گاه زرود، خبر شكست قیام شیعیان كوفه و شهادت مظلومانۀ مسلم بن عقیل به دست مزدوران عبیدالله بن زیاد را دریافت كرد. با این حال، به حركت اعتراضی خویش به سوی عراق ادامه داد؛ ولی پس از گذشتن از توقف گاه شراف، با سپاه یك هزار نفری عبیدالله بن زیاد، به فرماندهی حرّ بن یزید تمیمی روبه رو شد. حرّ بن یزید از سوی حصین بن نمیر مأموریت داشت كه در جاده میان مكه و كوفه به گشت زنی پرداخته و در صورت برخورد با قافله امام حسین(علیه السلام)، آن را ردیابی كرده و مانع ورودش به كوفه گردد.

امام حسین(علیه السلام) به محض رویارویی با سپاه خسته و تشنۀ حرّ بن یزید، با آنان مهربانی كرد و همه را سیراب و از الطاف خویش برخوردار گردانید. حرّ بن یزید كه پیش از این، از امام حسین(علیه السلام) تصور دیگری داشت، در برابر مهربانی های آن حضرت، متأثر و منفعل شد و رفتاری غیر خصمانه در پیش گرفت. ولی بنا به فرمان عبیدالله بن زیاد ناچار بود، آن حضرت را تعقیب كرده و مانع ورودش به كوفه گردد. در توقف گاه عذیب هجانات، نامه‌ای از عمر بن سعد، فرمانده نظامی سپاه عبیدالله بن زیاد، به دست حرّ بن یزید رسید و او را مأمور كرد كه بر امام حسین(علیه السلام) سخت گیرد و او را از بیابانی خشك و فاقد آب و آبادانی گذر دهد.

حرّ بن یزید بر امام حسین(علیه السلام) سخت گرفت و او را به سرزمینی غیرآباد وارد و مجبور به توقف کرد. امام حسین(علیه السلام) ناچار شد در آن جا توقف كند و آن را خیمه گاه خویش قرار دهد. امام حسین(علیه السلام) پس از رسیدن به این سرزمین، پرسید نام این مكان چیست؟ گفتند: كربلا. امام حسین(علیه السلام) همین كه نام كربلا را شنید، گفت: اَللّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بك مِنَ الكربِ و البَلاءِ. سپس فرمود: این جا، مكان كرب و بلا و محلّ محنت و عنا است، پس فرود آیید كه منزل و خیمه گاه ما این جا است. این زمین، محلّ ریختن خون ما است و در این مكان، قبرهای ما واقع می گردد. این‌ها را جدّم محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) به من خبر داده است. پس قافله حسینی در آن جا فرود آمد و خیمه‌های مظلومیت و شرافت خود را بر افراشت و در طرف دیگر، حرّ بن یزید با یاران و سپاهیان خویش نازل شد و خیمه‌های دشمنی و قتال با آل پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را بر پا کرد.

روز ورود امام حسین(علیه السلام) به سرزمین كربلا مصادف بود با روز پنج شنبه، دوّم محرّم سال 61 هجری قمری.(1) بدین گونه، حركت امام حسین(علیه السلام) از مكه معظمه تا ورودش به كربلا، مدت بیست و چهار و یا بیست و پنج روز ادامه یافت.

___________________________________

1- نك: الارشاد، شیخ مفید، ص 416؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج1، ص 320؛ الفتوح، ابن اعثم كوفی، ص 871.

 

(متن فوق، برگرفته از دانشنامۀ امام حسین(علیه السلام) از منشورات بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی است)