بانو خدیجه(سلام الله علیها) در ردیف برجستهترین زنان عالم قرار گرفت، وقتی همه اموال خود را هزینه ترویج دین اسلام کرد و یاوری شایسته برای رسولالله بود. قبول ولایت حضرت علی(علیه السلام) ایشان را به درجه کمال در اسلام رساند. او زیباترین مسیر یعنی رضایت حق را برگزید و با انجام اعمال شایسته و تقرب به درگاه باریتعالی به جایگاه و مرتبه والایی دست یافت که از ایشان به عنوان چهار زن بهشتی یاد میشود. فرا رسیدن وفات بزرگ بانوی اسلام حضرت خدیجه(سلام الله علیها) فرصتی حاصل شد تا اندکی در راستای معرفی این بانوی بهشتی و از نسل حضرت ابراهیم(علیه السلام) و حضرت اسماعیل(علیه السلام) گامی برداریم؛ لیک گفتوگویی را با محمد تقدمیصابری، پژوهشگر گروه حدیثپژوهشی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی انجام دادیم که مشروح آن ار در ادامه میخوانید.
در ابتدا به پیشینه خانوادگی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) اشاره بفرمایید.
خدیجه(سلام الله علیها) دختر خویلد بن اسد بن العزی بن قصی بن کلاب و مادرش فاطمه، دختر زائده است. «قصی» جد چهارم رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، جد حضرت خدیجه(سلام الله علیها) نیز است و این دو بزگوار به نسب مشترک میرسند. عبدالعزی، جد پدری بانو خدیجه(سلام الله علیها) در شمار شخصیتهای ممتاز روزگار خویش به شمار میرفت. خویلد پدر آن بانو نیز دلاور و رادمرد بود و در برابر فرمانروای مقتدر یمن که برای به یغما بردن حجرالاسود به مکه لشکر کشیده بود، از خویش ایستادگی نشان داد. مادر بانو خدیجه نیز از طریق نسب به «لوی بن غالب» جد هشتم رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میرسد، با این توصیف، نسب بانو خدیجه(سلام الله علیها) از دو سوی به حضرت اسماعیل و ابراهیم(علیهما السلام) میرسد.
منابع تاریخی از دوران کودکی و نوجوانی بانو خدیجه تا هنگام ازدواج پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و حتی پس از آن گزارشهای چندانی نداشتهاند و بخشی از اخبار تاریخی درباره احوال او نیز دستخوش دخل و تصرف قصهپردازان شده و با اسرائیلیات در هم آمیخته است. در منابع تاریخی به جایگاه والای اجتماعی و حسن شهرت او در شرف و نسب اشاره شده است؛ ابن سید الناس در اینباره آورده است: «او زنی شریف و با درایت بود که خداوند خیر و کرامت برای او در نظر گرفته بود. از نظر نسب در طقه متوسط انساب عرب جای داشت اما دارای شرافتی عظیم و فزونی بسیار بود. بلاذری نیز از قول واقدی گفته است: «خدیجه بنت خویلد، زنی با اصل و نسب و تاجری ثروتمند بود».
امین بودن حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در امر تجارت موجب شد حضرت خدیجه(سلام الله علیها) مسئله ازدواج را مطرح کنند یا دلائل دیگری مزید بر این علت شد؟
خدیجه(سلام الله علیها) بانویی ثروتمند و تاجر بود و سرمایه خود را به صورت مضاربه و استخدام افراد برای تجارت، به کار گرفته بود. برخی همکاری تجاری پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و خدیجه(سلام الله علیها) را نتیجه پیشنهاد ابوطالب(علیه السلام) میدانند و برخی نیز برآنند که این همکاری به پیشنهاد خدیجه(سلام الله علیها) روی داد، یعنی او از امانتداری و درستکاری حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) خبر داشت و چون تصمیم گرفته بود مال فراوانی به تجارت اختصاص دهد، از او خواست به کاروانش بپیوندند. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پنج سفر تجاری برای حضرت خدیجه(سلام الله علیها) انجام دادند. مهمترین آنها که به ازدواج آن دو بزرگوار منجر شد، سفر تجاری شام بود و به دلیل اهمیتش، اکثر منابع تنها به ذکر این سفر پرداخته و آن را ابتدای همکاری حضرت خدیجه(سلام الله علیها) دانستهاند. پس از بازگشت کاروان به مکه، «میسره»، غلام حضرت خدیجه(سلام الله علیها) که همراه حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) بود، برخی اتفاقات شگفتانگیزی را که در سفر مشاهده کرده بود، از جمله داستان راهبی مسیحی که نشانههای نبوت را در او تشخیص داد، یا در راه بازگشت در هوای داغ دو فرشته با بال و پر خود برای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سایبان بستند، با خدیجه(سلام الله علیها) سخن گفت. به روایتی دیگر، حضرت خدیجه(سلام الله علیها) پس از آن سفر، خود به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پیشنهاد ازدواج دادند و گفتند به سبب خویشاوندی، امانتداری، خوشاخلاقی و راستگویی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در میان قوم، خواهان او شده است.
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) قبل ازدواج آگاه به مقام نبوت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) بودند؟
در منابع تاریخی، دلائلی را برای علاقهمندی بانو خدیجه(سلام الله علیها) به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دادهاند، از جمله پیشگویی ورقه بن نوفل، عموی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) درباره ازدواج حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با مردی از قریش که بنی قوم خواهد شد و پیشگویی مردی در یک جشن زنانه که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) نیز حضور داشتند، از آمدن پیامبری و بشارت به اینکه هر کدام از آن زنان میتواند با او ازدواج کند. این دو دلیل را علامه مجلسی و ابن اسعد آوردهاند. اگر این دو دلیل را کنار گزارشهای میسره بگذاریم، میتوان دریافت که آن بانو دست کم ذهنیتی در اینباره داشتند.
یکی از سختیهای ابتدای نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سه سال سختی شعب ابیطالب بود. سوال اینجاست که ثروت حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در مدت محاصره شعب ابیطالب خرج اسلام شد یا دارایی این بانوی بزرگوار کمکی برای تمامی 23 سال نوبت نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بود؟
دارایی بانو خدیجه(سلام الله علیها) حتی پیش از ماجرای شعب ابیطالب، در خدمت رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. بنابر گزارش علامه مجلسی، حضرت خدیجه(سلام الله علیها) پس از ازدواج با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تمام داراییاش را به او بخشید و کارهای تجاری را نیز به ایشان سپرد، حتی غلامان و کنیزان خود، از جمله میسره را آزاد کرد. برای تشکر از حلیمه سعدیه، دایه پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) که در ایام خشکسالی به منزل ایشان آمده بود، چهل گوسفند و یک شتر به او هدیه داد و برای جبران خدمت کنیز ابولهب که نخستینبار به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شیر داده بود، بارها تلاش کرد که او را از ابولهب بخرد و آزاد کند، اما موفق نشد. در ایام محاصره اقتصادی بنیهاشم در شعب، خدیجه(سلام الله علیها) اموالش را در حمایت از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هزینه کرد. به نظر برخی مفسران، آیه هشت سوره ضحی به این حمایتهای مالی اشاره دارد. تأثیر حمایتهای مالی به حدی بود که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بعد آن بانوی بزرگوار را ستودند و فرمودند: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت بانو خدیجه(سلام الله علیها) سودمند نبود». حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در تأمین نیازهای غذایی مسلمانان توسط برادرزادهاش حکیم بن حزام، نقش مهمی داشت. حضرت خدیجه(سلام الله علیها) اندکی پس از لغو حصر اقتصادی درگذشت. در حالی که تمام اموالش را در راه اسلام هزینه کرده بود و حتی پارچهای برای کفن نداشت و رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) او را با پارچهای که جبرئیل از سوی خداوند برای آن بانو آورده بود، کفن کرد. بر اساس برخی روایات، پس از ماجرای محاصره، از اموال حضرت خدیجه(سلام الله علیها) دیگر چیزی برجای نماند و آن بانو فرمودند: «چیزی جز دو پوست باقی نمانده که هنگام استراحت یکی را زیرانداز و دیگری را روانداز خود قرار دهیم. از همین روست که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «اسلام جز با شمشیر حضرت علی(علیه السلام) و ثروت حضرت خدیجه(سلام الله علیها) برپا نشد».
حضرت خدیجهکبری(سلام الله علیها) تنها ملقب به امالمومنین بودند یا این لقب، دیگر زنان رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را نیز شامل میشود؟
اصطلاح «امالمومنین» برگرفته از آیه 6 سوره احزاب است که بر اساس آن، همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به منزله مادر مومنان هستند، البته مادر معنوی و روحانی. از این روی، اصطلاح یاد شده تمامی همسران رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را در بر میگیرد. البته روشن است که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به عنوان نخستین همسر پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و یکی از چهار بانوی بهشتی با آن فضائلی که دارد، در میان همسران آن حضرت، برترین و بهترین است.
شاخصترین ویژگی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به عنوان حامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) چه بود که ایشان وفات این بزرگوار را سال عامالحزن نامیدند؟
حمایت از اسلام و رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در روزگار غربت این آیین، مهمترین شاخصه این شخصیت سترگ است. پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در اینباره میفرمایند: «خداوند هیچگاه برایم همسری بهتر از حضرت خدیجه(سلام الله علیها) جایگزین نکرد. به خدا قسم خدیجه(سلام الله علیها) زمانی به من ایمان آورد که همه مردم به من کافر بودند. زمانی که همه مردم مرا از خود میراندند، او مرا پناه داد، زمانی که همه مرا تکذیب میکردند او مرا تصدیق کرد و زمانی که شما از فرزند محروم بودید، خداوند از من به او فرزند روزی کرد».
(مصاحبه گر : آزیتا ذکاء - نشریه حرم شماره 603)