|
نویسنده:
محمدحسین ولی پور
تاریخ نگارش:
1398/09/07
ساعت:
08:41:57
بازدید:
839
|
|
|
کتاب «خودسازی و تربیت نفس در آموزههای اسلامی» منتشر شد
|
بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در حوزه اخلاق و تربیت اسلامی کتاب «خودسازی و تربیت نفس در آموزههای اسلامی» را به زیور تبع آراسته است. این کتاب، مجموعهای است از شش مقاله در باب خودسازی و خودتربیتی که در آن، ضمن بررسی علمی این مسئله، راهکارهایی برای تحقق این مهم، ارائهشده است. در ذیل، کوشش میشود تا این اثر را برای علاقهمندان به کتابخوانی و مباحث اخلاقی و تربیتی معرفی نماییم...
|
|
محوریترین مسئله علوم اسلامی که سایر علوم به نحوی حول آن شکل میگیرند، معرفت نفس است؛ امری که حضرت امیر علیهالسلام نیز به آن تأکید داشته و در مورد آن میفرمایند: «معرفت نفس، سودمندترین دانشهاست». میتوان گفت که معرفت نفس، کوتاهترین مسیر دستیابی به حقایق و رستگاری است و خداوند متعال، در نهاد هر کس میل به نیل به سعادت و رستگاری را قرار داده است.
خداوند متعال در قرآن کریم به مناسبتهای گوناگون دستور به پرداختن به خود و تزکیه نفس داده است و غافلان از آن را ملامت کرده است. به همین دلیل هرچه که سعی در زدودن این غبار غفلت و زنگار فراموشی خود دارد و در پی هموار نمودن مسیر خودشناسی و خردپروری است، شایسته توجه و تأمل است.
بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی بنا بر وظیفه خود در احیای آموزههای دینی و توجه هر چه بیشتر به موضوعات موردنیاز جامعه امروزی و با یاری اندیشمندان حوزه اخلاق، همت به چاپ مجموعه مقالاتی در عرصه خودسازی نموده است و ماحصل این امر کتاب «خودسازی و تربیت نفس در آموزههای اسلامی» گردیده است که اکنون در دسترس دانشپژوهان و علاقهمندان به این حوزه قرارگرفته است.
کتاب مذکور به کوشش حجتالاسلام رضا وطندوست در قالب مقدمه و شش مقاله از پژوهشگران مختلف است که در 210 صفحه و قطع رقعی توسط بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی به زینت طبع آراسته گردیده است. در این نوشتار به بررسی مختصر این اثر خواهیم پرداخت.
در مقاله نخست به بررسی اهداف تربیت نفس پرداختهشده است و آنها را به دودسته کلی مرتبط با بینش و گرایش تقسیم کرده و مصادیقی ملموس برای هر یک به زبان ساده بیان کرده است.
دومین مقاله از ابعاد مواجهه با خود و تأثیر خودشناسی در زندگی فردی و اجتماعی سخن گفته است و این ابعاد را در سه نوع مواجهه شناختی، احساسی و رفتاری طبقهبندی کرده است.
در مقاله سوم از ویژگی الگوپذیری انسان بحث شده است. اینکه انسان با در نظر گرفتن رفتار اسوهها و انسانهای خودساخته، سعی کنند درراه آنها قدم نهد و به تربیت نفس خود با بهرهگیری از رفتار آنها بپردازد.
در مقاله چهارم به دو بعد مادی و ملکوتی انسان توجه شده است و با ارائه راهکارهایی، گوشزد میکند که انسان با پرورش بعد ملکوتی خویش، میتواند به تربیت نفس خود پرداخته و به تعادل شخصیت برسد تا از این طریق، راه به سرمنزل مقصود ببرد.
در مقاله پنجم به حل پارادوکسی که در مباحث نفس ممکن است مطرح شود، پرداختهشده است؛ با این بیان که: در دستورات دینی از یکسو دستور به تکریم نفس و حفظ عزت آن و از سوی دیگر سفارش به مبارزه نفس و ذلیل کردن آن داریم. در این مقاله، تضاد مذکور موردبررسی قرارگرفته است.
نهایتاً در مقاله آخر، با استفاده از مثنوی معنوی سعی در استخراج طریقی در جهت خودسازی شده است که در چهار طبقه: عامل خودتربیتی، شرایط، لوازم و ویژگیهای آن به بیان اصول و روشهای خودتربیتی در مثنوی معنوی پرداختهشده است.
|
|